"زندگی نامه شهید شاخص کشوری "شهید احمدرضا عباسی"

شهید احمد رضا عباسی متولد 1/6/1344 هجری شمسی در شهر آستانه از توابع شهرستان شازند در استان مرکزی به دنیا آمد

احمد ، چهره بشاش و قد افراشته ،تیزهوش ،مومن ، با پشتکار ، مردمدار و خوش برخورد بود او با صبر و بردباری و با اعتماد به نفس زیاد ، مشکلات را حل می کرد در خانواده با اعضای خانواده بسیار رعوف و مهربان و برای فامیل و بستگان احترام خاصی قائل بود..............


احمد تحصیلات  پایه او ل و دوم ابتدای  را در دبیرستان ابن سینا و پایه سوم  ، چهارم و پنجم ابتدایی را در دبستان نوبنیاد آستانه ،مقطع راهنمایی حکیم نظامی و مقطع دبیرستان را در دبیرستان نصراله عزیز سلطانی (شهید مطهری) شهر آستانه طی کرد.و تا لحظه شهادتش که در سال چهارم دبیرستان درس می خواند و در همانجا ادامه تحصیل داد.


احمد از جمله زبده ترین دانش آموزان بود علاقه زیادی به تحصیل  علم و دانش داشت او جوایزی به عنوان کسب رتبه اول به لحاظ پیشرفت تحصیلی دریافت کرده است احراز رتبه اول کلاس در دو پایه سوم وچهارم ابتدایی ،و سال های دوم و سوم دبیرستان  از جمله آنهاست در تحصیل بسیار جدی و برنامه محور بود و برنامه های درسی خود را به خوبی تنظیم و به موقع اجراء می کرد اوقات فراغت او بیشتر به مطالعه کتاب های غیر درسی و انجام فعالیت فرهنگی و هنری می گذشت...

 

به کتاب و کتابخوانی علاقه داشت  . علاوه بر عضویت در کتابخانه ، مقدار پولی را که بدست می آورد صرف خرید کتاب های مذهبی می کرد در کتابخانه اختصاصی شهید 129 جلد کتاب از او باقی مانده است از جمله آنها (نهج البلاغه ،صحیفه سجادیه ، شهید معلم دکتر علی شریعتی ، زنده یاد آیت ا... طالقانی ، استاد شهید مطهری وکتاب های دینی واخلاقی ، سیاسی ،اجتماعی و فرهنگی ....)


دوران شکوفائی احمد در سن 13 در سال 1357 قبل از پیروزی انقلاب همزمان با اعتراض مردم در خیابانها ،به رغم کمی سن در تظاهرات مردم آستانه علیه رژیم  پهلوی حضوری جدی داشت و همزمان در برنامه های انقلابی  مجالس و مساجد آستانه شرکت می کرد

او در تاریخ 14/9/1361به پایگاه بسیج رفت و برای اعزام به جبهه و حضور در کنار رزمندگان نام نویسی کرد و در تاریخ پنج شنبه 18/9/1361 جهت اموزش نظامی به پادگان حمزه تهران اعزام شد . انچنانکه همرزمان او می گویند : او در پادگان حمزه بسیار با نشاط و سرحال بود و با اعتماد به نفس بالا ، بطور منظم در کلاس های آموزش نظامی شرکت می کر.


او در تاریخ 20/12/1361 به همراه تیپ قمر بنی هاشم ، گردان یا زهرا به نزدیکی پاسگاه زید عراق واقع درمرز مشترک ایران و عراق  30کیلومتری شمال خرمشهر اعزام شد و سپس در ساعت 16:30 روز 7/1/1362 در آغاز سال نو و سر آغاز فصل بهار و شکوفائی لاله ها و گل ها هنگام عزیمت به سنگر فرماندهی جهت گفتگو با فرمانده اش ، مورد اصابت خمپاره دشمن قرار گرفت...

نظرات 4 + ارسال نظر
سجاد جمعه 3 آبان 1392 ساعت 15:07

خیلی جالب بود

لطف دارین.

امیر عباسی دوشنبه 22 مهر 1392 ساعت 15:33

خوبه که این اطلاعات میدین تا ما نوجوان ها یادمون باشه از چه بزرگانی تو هم سن های خودمون از دست دادیم

ممنون از نظرتون....
بله همینطوره...

سارا جمعه 19 مهر 1392 ساعت 15:07

خیلی جالب بودو فقط فونتش رو تغییر بدین.

ممنون از لطفتون...
چشم حتما...

فریبا جمعه 19 مهر 1392 ساعت 15:04

ممنون از این همه اطلاعاتی که دادی.

خواهش میکنم....ممنون که نظر دادین...
یاعلی...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.